بهترین وب سایت دخترانه
وبلاگی متفاوت از همه ی چیزای خوب

 

در باغی چشمه ای بود و دیواره های بلند گرداگرد آن باغ؛

تشنه ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه می کرد

ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند .صدای آب مثل

 صدای یار شیرین وزیبا به گوشش آمد.مرد آنقدر از صدای

بقیه در ادامه مطلب........................

 



ادامه مطلب...


نوشته شدهسه شنبه 26 دی 1391برچسب:انداختن خشت بر اب-شکستن دیوار غروررر, توسط فرشته
.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.